از پتانسیل تا سودآوری: عبور از شکاف تأثیر هوش مصنوعی

از پتانسیل تا سودآوری: عبور از شکاف تأثیر هوش مصنوعی
هیجان اولیه پیرامون هوش مصنوعی، بهویژه هوش مصنوعی مولد (GenAI)، اکنون جای خود را به تمرکز بر اجرای مؤثر و دستیابی به نتایج ملموس داده است. اهمیت این فناوری در میان مدیران ارشد سازمانی همچنان در بالاترین سطح قرار دارد؛ بهطوری که سهچهارم مدیران آن را یکی از سه اولویت استراتژیک برتر خود برای سال ۲۰۲۵ معرفی کردهاند.
با وجود این، بسیاری از شرکتها تازه متوجه شدهاند که پشت سادگی و شهودی بودن GenAI، چالشهای فنی و سازمانی جدی نهفته است. آنها قصد دارند در سال ۲۰۲۵ سرمایهگذاری بیشتری روی این فناوری انجام دهند، اما تنها آن دسته از شرکتهایی که رویکردی متمرکز و هدفمند اتخاذ کردهاند، موفق به خلق ارزش واقعی از آن شدهاند.
راز موفقیت پیشروها در بهرهگیری از هوش مصنوعی
تنها ۲۵ درصد از مدیران اعلام کردهاند که سازمانشان توانسته از هوش مصنوعی ارزش قابلتوجهی ایجاد کند. این شرکتها بهجای پراکندهسازی منابع، بر تعداد محدودی از پروژههای کلیدی تمرکز کرده، آنها را در مقیاس وسیع اجرا کرده و فرآیندهای اصلی خود را دگرگون ساختهاند. همچنین، این سازمانها روی توانمندسازی نیروی انسانی و اندازهگیری دقیق تأثیر عملیاتی و مالی هوش مصنوعی سرمایهگذاری کردهاند.
شکاف میان انتظارات و نتایج: یافتههای نظرسنجی جهانی BCG AI Radar
بر اساس نظرسنجی BCG AI Radar که نظرات بیش از ۱۸۰۰ مدیر ارشد را بررسی کرده است، بسیاری از شرکتها همچنان با چالشهایی در پیادهسازی هوش مصنوعی مواجهاند. مهمترین یافتههای این مطالعه عبارتاند از:
✅ تمرکز بر اهداف کوچک: بسیاری از شرکتها تنها روی پروژههای محدود و مرتبط با افزایش بهرهوری تمرکز کردهاند. در مقابل، شرکتهای پیشرو بیش از ۸۰٪ از سرمایهگذاریهای خود را به بازطراحی فرآیندهای کلیدی و خلق محصولات جدید اختصاص دادهاند.
✅ پراکندگی بیشازحد سرمایهگذاریها: بسیاری از سازمانها منابع خود را بین پروژههای متعدد تقسیم کردهاند. در حالی که شرکتهای پیشرو بهطور متوسط روی ۳.۵ مورد کاربردی از هوش مصنوعی تمرکز دارند، این رقم برای سایر شرکتها ۶.۱ مورد است. این تمرکز عمیق باعث شده بازده سرمایهگذاری (ROI) شرکتهای برتر ۲.۱ برابر بیشتر از رقبا باشد.
✅ کمبود مهارتهای هوش مصنوعی در نیروی کار: کمتر از یکسوم شرکتها توانستهاند حداقل ۲۵٪ از کارکنان خود را برای کار با هوش مصنوعی آموزش دهند. هرچند این میزان نسبت به سال گذشته افزایش یافته، اما همچنان برای ایجاد آمادگی سازمانی کافی نیست.
✅ عدم پایش شاخصهای مالی: بسیاری از شرکتها تأثیر مالی پروژههای هوش مصنوعی خود را بهطور دقیق اندازهگیری نمیکنند.
اقداماتی برای پر کردن این شکاف
موفقیت در هوش مصنوعی، بیش از آنکه یک چالش فناورانه باشد، یک چالش سازمانی و فرهنگی است. آنچه به نظر ساده میرسد—بازآفرینی فرآیندها، آموزش کارکنان و ایجاد تغییرات سازمانی—در عمل، مهمترین و دشوارترین بخش ماجراست.
شرکتهای برتر از اصل ۱۰-۲۰-۷۰ پیروی میکنند:
📌 ۱۰٪ از تلاشها به توسعه الگوریتمها اختصاص دارد.
📌 ۲۰٪ بر داده و فناوری متمرکز است.
📌 ۷۰٪ بر توسعه نیروی انسانی، بهبود فرآیندها و ایجاد تغییرات فرهنگی سرمایهگذاری میشود.
این رویکرد، بهویژه هنگام ادغام عوامل هوش مصنوعی در عملیات سازمانی اهمیت پیدا میکند. در حال حاضر، دوسوم شرکتها در حال بررسی نحوه استفاده از این عوامل هوشمند برای تصمیمگیری و اقدام مستقل هستند. اما برای تحقق این هدف، سازمانها باید اطمینان حاصل کنند که این سیستمها در کنار نیروی انسانی فعالیت کرده و عملکرد آنها را بهبود ببخشند، نه اینکه جایگزینشان شوند.
آینده نیروی کار در عصر هوش مصنوعی
🔹 ۶۸٪ از شرکتها اعلام کردهاند که قصد ندارند اندازه نیروی کار خود را کاهش دهند.
🔹 هوش مصنوعی بدون همراهی نیروی انسانی به ظرفیت کامل خود نخواهد رسید.
🔹 کارکنان باید احساس کنند که این فناوری آنها را توانمند میسازد، نه اینکه شغلشان را تهدید کند.
چگونه میتوان هوش مصنوعی را به یک مزیت رقابتی تبدیل کرد؟
برای بهرهگیری از پتانسیل هوش مصنوعی، مدیران ارشد باید رویکردی هدفمند و مشارکتی اتخاذ کنند:
✅ شکاف خلاقیت را برطرف کنید: مدلهای عملیاتی و ساختارهای سازمانی را بازطراحی کنید.
✅ اولویتبندی کنید: روی چند فرصت کلیدی تمرکز کنید و همزمان، زمینه را برای نوآوری فراهم آورید.
✅ هوش مصنوعی را در خدمت اهداف سازمانی قرار دهید: مانند یک تحول بنیادی با اهداف مشخص و مدیریت دقیق ارزش به آن نگاه کنید.
✅ فرهنگ سازمانی را تغییر دهید: فرآیندها را بازآفرینی کنید، تیمها را توانمند سازید و فرهنگ نوآوری در هوش مصنوعی را نهادینه کنید.
✅ برای آینده آماده شوید: تحولات بعدی هوش مصنوعی و ریسکهای احتمالی آن را پیشبینی کنید.
هوش مصنوعی در ۲۰۲۵: از رؤیا تا واقعیت
در اوایل ۲۰۲۵، هوش مصنوعی همچنان در مسیر تبدیل پتانسیل به واقعیت قرار دارد. سرمایهگذاریها در حال افزایش است، انتظارات بالاتر رفته، اما همزمان، چالشهای اجرایی نیز بیش از پیش آشکار شدهاند.
حرکت در این مسیر، مستلزم اجرای منظم، تمرکز بر خلق ارزش واقعی و ایجاد نیروی کاری آماده برای پذیرش تغییرات است.
Credit: "From Potential to Profit: Closing the AI Impact Gap" By Jessica Apotheker, Sylvain Duranton, Vladimir Lukic, Nicolas de Bellefonds, Sesh Iyer, Olivier Bouffault, and Romain de Laubier, published in Boston Consulting Group.
Read the full article here: https://www.bcg.com/publications/2025/closing-the-ai-impact-gap