آیا هوش مصنوعیِ عاملمحور پایان خدمات اَبری نرمافزار را رقم میزند؟
هنوز نمیتوان قضاوت قطعی داشت، اما تجربه نشان داده است که تحولات فناوری بیشتر به گسترش اکوسیستمها منجر میشوند تا حذف کامل آنها.

در دنیای فناوری، یکی از داغترین بحثهای این روزها این است که آیا عاملهای هوش مصنوعی (AI Agents) باعث افول مدل خدمات اَبری نرمافزار (SaaS) - (به فارسی: خانا) خواهند شد. برخی، از جمله ساتیا نادلا، معتقدند که ظهور این عاملهای هوشمند—ابزارهایی که میتوانند وظایف را بهطور خودکار مدیریت و هماهنگ کنند—میتواند مدل سنتی خدمات اَبری نرمافزار را بهکلی متحول کند. در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که هوش مصنوعی نهتنها خدمات اَبری نرمافزار را از بین نخواهد برد، بلکه آن را به سطحی پیشرفتهتر ارتقا خواهد داد و ارزشهای بنیادین آن را حفظ میکند.
اما تاریخ تحولات فناوری چه درسی به ما میدهد؟
فناوریهای جدید معمولاً جایگزین کامل مدلهای قدیمی نمیشوند
یکی از نکات کلیدی که تاریخ به ما میآموزد این است که تحولات فناوری معمولاً منجر به جایگزینی کامل نمیشوند. گذارهای فناوری اغلب به ایجاد اکوسیستمهای متنوع منتهی میشوند که در آن مدلهای قدیمی و جدید در کنار هم، اما با نقشهای متفاوت، به حیات خود ادامه میدهند.
برای نمونه، زمانی تصور میشد که رایانش کلاینت/سرور، مِینفریمها را بهطور کامل از بین خواهد برد، اما امروز بسیاری از شرکتها همچنان برای زیرساختهای حیاتی خود به مِینفریمها متکی هستند. همچنین، در مقطعی رایانش ابری بهعنوان جایگزین قطعی سیستمهای داخل سازمان (On-Premises) معرفی شد، اما امروزه مدلهای ترکیبی که ترکیبی از زیرساختهای ابری و داخلی را ارائه میکنند، استاندارد شدهاند. کسبوکارها بسته به نیازهایشان، میان این دو گزینه تعادل برقرار میکنند تا بیشترین بهرهوری، امنیت و انعطافپذیری را داشته باشند.
نمونۀ دیگر، رایانههای شخصی است. با ظهور گوشیهای هوشمند، تبلتها و سایر دستگاههای متصل به اینترنت، بسیاری تصور میکردند که دوران رایانۀ شخصی به پایان رسیده است. اما واقعیت این است که هنوز هم برای انجام کارهای بهرهوریمحور، کامپیوترهای شخصی ابزارهای اصلی محسوب میشوند و همزمان در کنار سایر دستگاهها مورد استفاده قرار میگیرند.
این الگو را میتوان در سایر حوزههای فناوری نیز مشاهده کرد—زبانهای برنامهنویسی که بهجای جایگزینی، در کنار یکدیگر کار میکنند، پروتکلهای شبکه که وظایف خاصی را در لایههای مختلف بر عهده دارند و حتی خود هوش مصنوعی. برای سالها گفته میشد که هوش مصنوعی جایگزین انسان خواهد شد، اما در عمل، به ابزاری کمکی تبدیل شده است که نقش انسان را تقویت میکند. اصطلاحاتی مانند "انسان در حلقه" و "انسان بر حلقه" اکنون در راهبردهای کسبوکار بهطور گسترده پذیرفته شدهاند.
آیا خدمات اَبری نرمافزار و عاملهای هوش مصنوعی نیز چنین مسیری را طی خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش به چگونگی تکامل هر دو فناوری بستگی دارد.
عاملهای هوش مصنوعی بیشک فناوریهای تحولآفرینی هستند. آنها قادرند فرایندهای پیچیده را خودکارسازی کرده، سیستمهای مختلف را به هم متصل کنند و نتایج را بدون نیاز به مداخله انسانی ارائه دهند. این قابلیتها، تهدیدی جدی برای ارائهدهندگان خدمات اَبری نرمافزار محسوب میشوند، زیرا اگر هوش مصنوعی بتواند همان "منطقِ کسبوکار" را که خدمات اَبری نرمافزار ارائه میدهد، جایگزین کند، پایداری خدمات اَبری نرمافزار در گرو ارائه ارزشهای منحصربهفردی خواهد بود که هوش مصنوعی بهتنهایی قادر به ارائه آنها نیست.
در چنین شرایطی، شرکتهای خدمات اَبری نرمافزار باید روی نقاط قوتی تمرکز کنند که عاملهای هوش مصنوعی بهسادگی قابل تقلید آنها نیستند—مانند تخصص عمیق در صنایع خاص، یکپارچگیهای گستردهتر با سیستمهای سازمانی، و قابلیتهای سفارشی که برای فرآیندهای پیچیده طراحی شدهاند.
از سوی دیگر، شرکتهای توسعهدهندۀ عاملهای هوش مصنوعی نیز با چالشهای بزرگی مواجه هستند. آنها باید پیچیدگیهای خاص هر صنعت را درک کنند و محصولاتی ارائه دهند که از نظر شفافیت و اعتمادپذیری، انتظارات کاربران سازمانی را برآورده سازند. کسبوکارها ابزارهایی را که نمیتوانند کنترل یا صحت عملکرد آنها را تأیید کنند، بهراحتی نمیپذیرند. علاوه بر این، عاملهای هوش مصنوعی باید بتوانند با الزامات خاص هر صنعت و شرکت سازگار شوند—چالشی که تاکنون هیچ راهکار یکپارچهای نتوانسته بهطور کامل از پس آن برآید.
آیندۀ خدمات اَبری نرمافزار و هوش مصنوعی عاملمحور: رقابت یا همزیستی؟
اگر هر دو طرف—ارائهدهندگان خدمات اَبری نرمافزار و توسعهدهندگانِ عاملهای هوش مصنوعی—بتوانند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
یکی از سناریوهای محتمل، ادغام عمیقتر هوش مصنوعی در پلتفرمهای خدمات اَبری نرمافزار است. در این مدل، شرکتهای خدمات اَبری نرمافزار میتوانند از هوش مصنوعی برای تقویت محصولات خود استفاده کنند، در حالی که همچنان مزیتهای اصلی خدمات اَبری نرمافزار مانند یکپارچگیهای پیچیده و قابلیتهای سفارشی را حفظ میکنند. در واقع، بسیاری از نقشههای راه فناوری نشان میدهند که شرکتهای خدمات اَبری نرمافزار به سمت چنین رویکردی حرکت میکنند، البته با این چالش که باید آمادگی تغییرات اساسی در مدلهای تجاری خود را داشته باشند.
از طرف دیگر، توسعهدهندگان عاملهای هوش مصنوعی نیز میتوانند ابزارهای خود را قابل اعتمادتر، شفافتر و انعطافپذیرتر کنند. در چنین شرایطی، آنها میتوانند لایههای نرمافزاریای را که ارزش افزودهای برای مشتریان ندارند یا فاقد مزیتهای رقابتی هستند، از دور خارج کنند.
اگر این تحولات بهدرستی پیش بروند، بهجای نابودی یک مدل و جایگزینی آن با مدل دیگر، شاهد همگرایی خواهیم بود—یک اکوسیستم متنوع که در آن، خدمات اَبری نرمافزار و عاملهای هوش مصنوعی همزمان در حال رقابت و تکامل خواهند بود.
جمعبندی: آیندۀ خدمات اَبری نرمافزار در دنیای هوش مصنوعی
تاریخ فناوری نشان داده است که تحولات بزرگ معمولاً مدلهای قدیمی را کاملاً از بین نمیبرند، بلکه باعث دگرگونی و انطباق آنها میشوند. اما این بدان معنا نیست که آینده خدمات اَبری نرمافزار تضمینشده است.
عاملهای هوش مصنوعی فشار زیادی بر ارائهدهندگانِ خدمات اَبری نرمافزار وارد خواهند کرد تا جایگاه خود را در دنیایی که بهسرعت به سمت "هوش مصنوعی اول" حرکت میکند، حفظ کنند. در عین حال، میزان پذیرش عاملهای هوش مصنوعی نیز به توانایی آنها در ارائه راهکارهای کارآمد و شفاف وابسته خواهد بود.
فصل بعدی این تحول را نحوه واکنش کسبوکارها، صنایع و کاربران تعیین خواهد کرد. این یک انتخاب صفر و یکی بین هوش مصنوعی و خدمات اَبری نرمافزار نیست، بلکه فرصتی است برای ترکیب خلاقانه این دو، به شکلی که آیندهای پویاتر، انعطافپذیرتر و پیشبینیناپذیرتر از آنچه امروز تصور میکنیم، رقم بخورد.
Credit: "The Great Debate: Will Agentic AI Kill SaaS?" By Chuck Whitten, published in Bain & Company, Inc.
Read full article here: https://www.bain.com/insights/the-great-debate-will-agentic-ai-kill-saas/