۱۰۰ اپلیکیشن برتر هوش مصنوعی مولد برای کاربران

در عرض شش ماه، دنیای هوش مصنوعی مصرفی دگرگون شده است. برخی محصولات به سرعت رشد کردهاند، برخی متوقف شدهاند، و تعدادی بازیگران غیرمنتظره توانستهاند یکشبه رتبهبندی را تغییر دهند. Deepseek از گمنامی به یکی از رقبای جدی ChatGPT تبدیل شده، مدلهای ویدیویی هوش مصنوعی از حالت آزمایشی به سطحی نسبتاً قابلاعتماد (حداقل برای کلیپهای کوتاه) رسیدهاند، و مفهومی جدید به نام "وایبکدینگ" (Vibecoding) مرزهای خلاقیت با هوش مصنوعی را جابهجا کرده است. رقابت شدیدتر شده، موفقیت دشوارتر شده، و برندهای پیشرو نهتنها محصولات جدید عرضه میکنند، بلکه آنها را ماندگار میسازند.
برای پاسخ به این پرسشها به دادهها مراجعه کردیم:
- کدام اپلیکیشنهای هوش مصنوعی واقعاً کاربران فعال دارند؟
- چه محصولاتی علاوه بر محبوبیت، درآمدزایی هم دارند؟
- کدام ابزارها از یک ترند زودگذر فراتر رفته و به بخشی از زندگی روزمره کاربران تبدیل شدهاند؟
این چهارمین گزارش از «100 اپلیکیشن برتر هوش مصنوعی مولد برای کاربران» است—رتبهبندی دو سالانهای که شامل 50 محصول برتر وب مبتنی بر هوش مصنوعی (بر اساس بازدیدهای ماهانه منحصربهفرد، طبق Similarweb) و 50 اپلیکیشن برتر موبایل مبتنی بر هوش مصنوعی (بر اساس کاربران فعال ماهانه، طبق Sensor Tower) میشود. از زمان گزارش قبلی در اوت 2024، 17 شرکت جدید وارد فهرست برترین محصولات وب هوش مصنوعی شدهاند.


یادداشت روششناسی:
محصولاتی که ویژگیهای قابلتوجهی از هوش مصنوعی مولد اضافه کردهاند اما بهصورت بومی مبتنی بر هوش مصنوعی نیستند—مانند Canva و Notion—در این فهرست قرار نگرفتهاند. برخلاف نسخههای پیشین، این تغییر باعث شده که برخی از محصولات قدیمی ویرایش عکس، از جمله Pixlr، Fotor و PicsArt، از لیست حذف شوند.
همچنین، در این نسخه برای اولین بار «فهرست لب مرز» (Brink List) را معرفی کردهایم—۱۰ شرکت بعدی که فاصله کمی با ورود به فهرست برترینها داشتهاند (پنج مورد در وب و پنج مورد در موبایل). با توجه به سرعت بالای تحولات در دنیای هوش مصنوعی، کنجکاو هستیم ببینیم کدامیک از این محصولات در گزارش بعدی به جمع ۱۰۰ اپلیکیشن برتر راه پیدا خواهند کرد.

فراتر از این رتبهبندیها، تحلیل ما نشانههای مهمی از روند رشد هوش مصنوعی و تغییرات در رفتار کاربران فناوری را آشکار میکند.
در ادامه، برخی از مهمترین نکات برجسته را مرور میکنیم:

وقتی ChatGPT در نوامبر 2022 بهصورت پیشنمایش تحقیقاتی منتشر شد، به سریعترین اپلیکیشن مصرفی در تاریخ تبدیل شد و تنها در دو ماه به 100 میلیون کاربر رسید. با این حال، پس از مدتی، میزان استفاده ثابت ماند و بازدیدهای ماهانه جهانی بین مارس 2023 و آوریل 2024 تقریباً بدون تغییر باقی ماند.
اما اخیراً، رشد دوباره شتاب گرفته است. ChatGPT برای رشد از 100 میلیون کاربر فعال هفتگی در نوامبر 2023 به 200 میلیون کاربر در آگوست 2024، به نه ماه زمان نیاز داشت. معمولاً رشد در مقیاس بزرگتر دشوارتر میشود، اما در این مورد کمتر از شش ماه طول کشید تا دوباره تعداد کاربران دو برابر شود — بهطوری که تا میانه فوریه 2025، به 400 میلیون کاربر فعال هفتگی رسید.

چه عواملی موجب این رشد شده است؟ فلات اولیه طولانی مدت ChatGPT ناشی از عامل تازگی اولیه آن بود؛ بسیاری از مصرفکنندگان آن را جالب میدیدند، اما کاربردهای روزمره قانعکنندهای برای استفاده نداشتند. با این حال، با معرفی مدلها و قابلیتهای پیشرفتهتر توسط OpenAI در ChatGPT، استفاده از آن افزایش یافته است — هم در میان کاربران موجود و هم در میان موج جدیدی از کاربران.
بیشترین افزایشها با دستاوردهای مهم محصول همزمان بوده است. افزایشهای آوریل و مه 2024؟ این مربوط به GPT-4o بود که قابلیتهای چندرسانهای را معرفی کرد. کاربران میتوانستند به صورت زنده با ChatGPT صحبت کنند، به آن تصاویر نشان دهند و پاسخهای هوشمند و آنی دریافت کنند — از گرفتن عکس از یک مسأله پیچیده ریاضی گرفته تا برگزاری یک جلسه طوفان فکری با هوش مصنوعی.
پرشهای ژوئیه و اوت 2024 پس از معرفی حالت پیشرفته صدا رخ داد که تسلطی نزدیک به مکالمات انسانی را به گفتگوهای هوش مصنوعی آورد. و افزایش سپتامبر و اکتبر 2024؟ این مربوط به معرفی سری مدل o1 بود که تواناییهای استدلال و حل مسائل را ارتقا داد.

دادههای موبایل ChatGPT داستان رشدی پیوستهتر را روایت میکنند. از زمان انتشار آن در مه 2023، کاربران فعال ماهانه به طور مداوم هر ماه بین 5 تا 15 درصد افزایش یافتهاند، چرا که کاربران وب نیز به این اپلیکیشن روی آوردهاند. طبق برآوردهای Sensor Tower، از مجموع 400 میلیون کاربر فعال هفتگی ChatGPT، اکنون 175 میلیون نفر از اپلیکیشن موبایل آن استفاده میکنند.

DeepSeek در چندین جنبه توجهها را جلب کرد. اگرچه چتبات عمومی آن تنها در تاریخ 20 ژانویه راهاندازی شد، اما توانست در عرض 10 روز ترافیک کافی جذب کند تا در ماه ژانویه در رتبه دوم جهانی بین تمام محصولات هوش مصنوعی قرار گیرد.
DeepSeek توسط هِجفاند چینی High-Flyer توسعه یافته است و بیشترین میزان استفاده (21%) در ژانویه 2025 از چین بود، جایی که ChatGPT مسدود است. سایر کشورهای برتر برای DeepSeek شامل ایالات متحده (با 9% ترافیک) و هند (با 8%) میشوند. DeepSeek در برخی کشورها از جمله کره جنوبی، استرالیا و تایوان مسدود یا محدود شده است، همچنین در برخی ایالتهای آمریکا در دستگاههای دولتی قابل دسترسی نیست.
راهاندازی DeepSeek بهطور قابل توجهی از بسیاری دیگر از مدلهای عمومی دستیار هوش مصنوعی پیشی گرفت. این شرکت گزارش داد که در 14 روز 1 میلیون کاربر جذب کرده است — که کندتر از 5 روز اولیه ChatGPT بود — اما سپس توانست در عرض تنها 20 روز به بیش از 10 میلیون کاربر برسد و رکورد 40 روزه ChatGPT را شکست.

در موبایل، DeepSeek در تاریخ 25 ژانویه راهاندازی شد و در عرض پنج روز به رتبه 14 از نظر کاربران فعال ماهانه رسید. تا فوریه، این اپلیکیشن به رتبه دوم در موبایل صعود کرد و 15% از پایگاه کاربران موبایل ChatGPT را به خود اختصاص داد.
اینها فقط "دانلودهای بیفایده" نیستند. طبق دادههای Sensor Tower، کاربران DeepSeek در موبایل کمی بیشتر از کاربران Perplexity و Claude درگیر هستند، چه از نظر تعداد جلسات در هر کاربر و چه از نظر دقایق استفاده در هفته میانگین. با این حال، میزان تعامل هنوز به طور قابل توجهی از ChatGPT عقب است.

رشد DeepSeek در میان جامعه فناوری و تحقیق به عملکرد قوی آن در ارزیابیهای استدلال مربوط میشود و همچنین ادعای جنجالی آن مبنی بر دستیابی به این نتایج با تنها 5.6 میلیون دلار هزینه آموزش — که تنها کسری از هزینههایی است که رقبایش صرف کردهاند.
ادعای این شرکت در مورد هزینههای آموزش توجه گسترده رسانهها را جلب کرد و بحثهای عمومی در مورد یک "لحظه اسپوتنیک" برای هوش مصنوعی را به راه انداخت. طبق دادههای Google Trends، علاقه جستجوی جهانی برای DeepSeek در تاریخ 27 ژانویه با ChatGPT برابر شد و حتی در ایالات متحده از آن پیشی گرفت!

هوش مصنوعی ویدیو در 18 ماه گذشته در آستانه قابلیت استفاده واقعی (با خروجیهای قابلاعتماد) بوده است، اما شش ماه گذشته سرانجام پیشرفتهای بزرگی در کیفیت و قابلیت کنترل به ارمغان آورد. سه شرکت جدید — Hailuo (#12)، Kling AI (#17)، و Sora (#23) — وارد رتبهبندی وب شدند و به InVideo (#37) پیوستند. همچنین Runway و Krea (که به کاربران امکان تولید ویدیو با استفاده از مدلهای مختلف را میدهد) در فهرست لب مرز قرار گرفتند.
Hailuo (سازنده سری مدلهای MiniMax) و Kling هر دو مدلهای ویدیویی چینی هستند — Kling در ژوئن 2024 راهاندازی شد و پس از آن Hailuo در سپتامبر 2024 منتشر شد. تا ژانویه 2025، هر دو از نظر بازدید ماهانه از Sora پیشی گرفتهاند. در حالی که Sora برای اولین بار در فوریه 2024 پیشنمایش شد، اما انتشار رسمی آن تا دسامبر 2024 طول کشید.
ما شروع به مشاهده شکاف در میان ارائهدهندگان مدلهای ویدیویی کردهایم. این شرکتها در سبک خروجی و رابط کاربری خود دچار انشعاب شدهاند و به سازندگان ویدیو تخصص بیشتری ارائه میدهند. Sora به عنوان یک تولیدکننده ویدیوی چندمنظوره و همهکاره شناخته میشود، Hailuo در انطباق با دستورها (پرومپها) قوی است، و Kling ویژگیهای اضافی مانند کنترل حرکت دوربین و هماهنگی لبها را ارائه میدهد.
ویرایش ویدیو با هوش مصنوعی همچنان یکی از پرکاربردترین کاربردهای هوش مصنوعی مصرفی است، که وظایفی مانند برش هوشمند، زیرنویسگذاری و دیگر فرآیندهای زمانبر را به راهحلهای "یککلیک" تبدیل میکند. Veed (#36) و Clipchamp (#45) به رتبهبندی وب اضافه شدند، در حالی که در موبایل، بزرگترین نمایندگی مربوط به اپلیکیشنهای ویرایش ویدیو-عکس ترکیبی بود، که به ترتیب B612 (#12)، VivaCut (#15) و Filmora (#19) در صدر قرار دارند. از نظر درآمد، Splice، Captions و Videoleap بالاترین عملکرد را داشتند (که در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد).
انتظار میرود در ماههای آینده تغییرات بیشتری در این حوزه مشاهده شود، بهویژه با مدلهایی مانند Veo 2 از Google (که هنوز عمومی نشده است) که طبق بازخوردهای آزمایشکنندگان اولیه، قرار است سطح انتظارات را بالا ببرد. با این حال، قیمت آن 0.50 دلار به ازای هر ثانیه ویدیو است، که احتمالاً بیشتر برای استفاده تجاری و نه پذیرش عمومی بهصورت انبوه طراحی شده است.

این دوران سازندگان است — و ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در حال پاسخگویی به تقاضا هستند. در شش ماه گذشته، دو دسته از محصولات به شدت رشد کردهاند که به مخاطبان مختلفی هدفگیری کردهاند: (1) IDEهای عاملمحور (محیطهای یکپارچه توسعه) طراحیشده برای توسعهدهندگان؛ و (2) پلتفرمهای تبدیل متن به اپلیکیشن وب که هم برای کاربران فنی و هم غیر فنی قابل دسترسی هستند (که توسط Andrej Karpathy به عنوان "vibecoders" شناخته شدهاند).
IDEهای عاملمحور مانند Cursor به عنوان همکار برای توسعهدهندگان عمل میکنند، با ویژگیهایی مانند بررسی خطاها، تکمیل خودکار و تولید کامل کد. Cursor در رتبه #41 در رتبهبندی وب ما ظاهر شد — این شرکت اخیراً اعلام کرده که به صدها هزار توسعهدهنده خدمترسانی میکند.
بر خلاف آن، محصولات تبدیل متن به اپلیکیشن وب نیازی به فنی بودن کاربران ندارند. هر کسی میتواند یک پرامپت متنی وارد کرده و یک وبسایت یا اپلیکیشن وب قابل استفاده دریافت کند که ممکن است شبیه به جادو به نظر برسد. این محصولات اکنون به دلایل مختلفی در حال ظهور هستند: مدلها بالاخره قادر به تولید کد قابل اجرا شدهاند، چارچوبهای وب به بلوغ رسیدهاند، و پلتفرمها میتوانند از کتابخانهها و SDKهای شرکتهایی مانند Resend، Clerk و Supabase بهره ببرند.
مانند IDEهای عاملمحور، رهبران این حوزه نیز به سرعت در حال رشد هستند. Bolt در رتبه #48 در فهرست ما قرار گرفت، در حالی که Lovable وارد فهرست لب مرز شد. Bolt گزارش داده که در دو ماه اول خود به 20 میلیون دلار درآمد سالانه و 2 میلیون کاربر ثبتنامی دست یافته است، در حالی که Lovable گزارش داده که در سه ماه اول خود به 17 میلیون دلار درآمد سالانه رسیده است.
از نظر بازدیدکنندگان منحصر به فرد ماهانه (نه بازدیدها) در وب، دو IDE عاملمحور پیشتاز در حال حاضر از دو سازنده برتر تبدیل متن به اپلیکیشن وب پیشی گرفتهاند، اگرچه هر دو دسته با نرخ مشابهی در حال رشد هستند. ما علاقهمند هستیم که ببینیم این روند چگونه تکامل مییابد. IDEهای عاملمحور نیاز به فنی بودن کاربران دارند، اما هر توسعهدهنده میتواند (به طور نظری!) از استفاده از یکی به طور تقریباً روزانه ارزش پیدا کند. در مقابل، پلتفرمهای تبدیل متن به اپلیکیشن وب به 99% از مصرفکنندگانی که برنامهنویس نیستند، خدمت میکنند، اما نیاز دارند که کاربران ایدهای از آنچه میخواهند بسازند داشته باشند.

بین پایگاههای کاربران این دو نوع محصول تا حدی همپوشانی وجود دارد. کاربران فنی ممکن است از پلتفرمهای تبدیل متن به اپلیکیشن وب برای پروتوتایپسازی یا تولید کدی که میتوانند آن را دانلود کرده و اصلاح کنند، استفاده کنند. طبق دادههای Similarweb، 23٪ از بازدیدکنندگان منحصر به فرد Bolt در ژانویه 2025 همچنین از Cursor بازدید کردهاند.


رتبهبندیهای ما برای اپلیکیشنهای موبایل بر اساس کاربران فعال ماهانه (MAUs) جهانی است که توسط Sensor Tower اندازهگیری شده است. با این حال، محبوبترین اپلیکیشنها همیشه بیشترین درآمد را تولید نمیکنند.
برای قرار گرفتن در لیست ما، یک اپلیکیشن باید بیش از 8 میلیون MAU داشته باشد، اما بسیاری از اپلیکیشنهایی که تعداد کمتری کاربر داشتند، نرخ تبدیل و درآمد به ازای هر کاربر بسیار بالاتری داشتند. ChatGPT به وضوح در هر دو معیار پیشتاز بود. اما در تحلیل ما از 50 اپلیکیشن برتر موبایل از نظر MAU در مقابل اپلیکیشنهایی که بیشترین درآمد ماهانه را از طریق اشتراکهای موبایلی تولید میکنند، تنها 40٪ همپوشانی وجود داشت.
از میان 80 اپلیکیشنی که در رتبهبندی 50 برتر از نظر درآمد یا استفاده قرار داشتند، بسیاری از اپلیکیشنهایی که استفاده کمتری داشتند، موثرترینها در کسب درآمد بودند — حداقل از طریق اشتراکهای موبایلی، زیرا درآمد تبلیغاتی در نظر گرفته نشده بود.

برخی از دستهبندیهای محصول در هر دو لیست حضور داشتند، اما با شرکتهای مختلف. ویرایشگرهای عکس و ویدیو 20٪ از لیست درآمد و 24٪ از لیست MAU را تشکیل میدهند. با این حال، سه ویرایشگر ویدیوی برتر از نظر استفاده — VivaCut (#15)، Filmora (#19)، و Beat.ly (#36) — با سه ویرایشگر برتر از نظر درآمد متفاوت بودند: Splice، Captions، و Videoleap. اپلیکیشنهایی که بیشترین جذابیت عمومی را دارند همیشه اپلیکیشنهایی نیستند که ویژگیهای پیشرفتهتر حرفهای یا حتی سطح سازمانی دارند که کاربران جدیتر برای آنها هزینه میکنند.
برخی دستهبندیهای محصول در رتبهبندی درآمد قرار داشتند، اما هیچ اپلیکیشنی در لیست استفاده وجود نداشت، از جمله شناسایی گیاهان (PictureThis، PlantID)، تغذیه (Cal AI، Fastic)، یادگیری زبان (Speak، Learna، Loora)، موسیقی (Moises، Suno)، و دیکتهبرداری (Otter، PLAUD). این اپلیکیشنها اهداف یا مهارتهای خاصی را هدف قرار میدهند، که باعث میشود کمتر عمومی باشند، اما احتمال بیشتری وجود دارد که کاربران علاقهمند به پرداخت برای ارزش تخصصی آنها جذب شوند.

جالب است که اپلیکیشنهای "تقلبی" ChatGPT، 12٪ از هر دو لیست استفاده موبایل و درآمد را تشکیل میدهند. ما برای اولین بار این اپلیکیشنها را در رتبهبندی اولیه موبایل پوشش دادیم و استراتژی آنها برای تقلید از نام و لوگوی ChatGPT را ذکر کردیم تا اینطور القا کنند که مدل پریمیوم مشابهی را با قیمت پایینتر ارائه میدهند. این اپلیکیشنها معمولاً برای جلوگیری از اعمال مقررات فروشگاههای اپلیکیشن و دعاوی کپیرایت، فهرستهای خود را تغییر میدهند.
محصولات بومی هوش مصنوعی در حال رشد سریعتری هستند و کاربران را بیشتر از همیشه جذب میکنند. اگرچه همه چیز سریع پیش میرود، هنوز مسیر زیادی برای پیمودن باقی مانده است. هوش مصنوعی در سالهای آینده شرکتهایی را که دستهها را تعریف میکنند، پشتیبانی خواهد کرد، اما رقابت برای شکلدهی به آینده آن از هماکنون به سرعت در حال پیشرفت است — با کسب شتاب، پذیرش عمومی و درآمد واقعی.
Credits: "The Top 100 Gen AI Consumer Apps" by Olivia Moore and Daisy Zhao, published in Andreessen Horowitz
Read here: https://a16z.com/100-gen-ai-apps-4